اپوزیسیون و گروه ضدانقلاب در پروژه الماس فریب نشان داد که دشمنان ایران از چه حماقتهای بزرگی رنج میبرند. مدحی در یکی از مصاحبههایش بهصورتی هوشمندانه خطاب به نوریزاده (از عوامل ضدانقلاب) میگوید: ما کمیته "تقویت و جلوگیری از حفظ نظام! " داریم و نوریزاده هم او را تأیید میکند.
طی روزهای اخیر، ضد انقلاب و اپوزسیون خارج نشین، غافلگیر از شکست در پروژه امنیتی ـ اطلاعاتی الماس فریب و ماجرای دولت در تبعید مشغول اوهام گویی و ایراد حرفهای مضحک شدهاند.
دروغهای اوهامگونهای مثل اینکه ما از قبل میدانستیم مدحی نفوذی است و یا ما ساده دل بودیم که حرفهایش را قبول کردیم و ...
این در حالی است که نگاهی به گفتوگوها و مصاحبههایی که قبل از پخش مستند الماس فریب در سیمای جمهوری اسلامی ایران توسط افرادی مثل نوریزاده با این عنصر نفوذی وزارت اطلاعات انجام شده و یا تعریف و تمجیدهایی که این قبیل افراد از "تیمسار " یا همان "سردار مدحی " داشتهاند، نشانگر دروغ بودن تمام این ادعاها و در عین حال توانمندی عمیق وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در پیشبرد اهداف امنیتی کشور و بی اعتبار کردن اعضای اپوزسیون ایران در نزد یکدیگر است.
به طور مثال، علیرضا نوریزاده در یکی از برنامههای خود با عنوان "پنجرهای رو به خانه پدری " در مورد مدحی اینچنین میگوید:
"_او با اقتدار صحبت میکند... حرفهایش بسیار تأثیرگذار است... این برای من خیلی تأثیرگذار بود. انسانی که توی جبهه سلامتیاش را از دست داده و تمام تنش پر از درد است و شیمیایی است. و پر از درد و خاطره است (این حرفها را میزند...!) "
و پس از برقراری ارتباط تلفنی با مدحی اینگونه با او صحبت میکند:
"_ بهت سلام میکنم سردار... میدونم که با کار سنگینی که الآن داری میکنی خستهای. ولی آدم وقتی عاشق باشه کار میکنه... "
نوریزاده به عنوان بخشی از ویترین ضد انقلاب و اپوزسیون در نحوه تعامل با الماس فریب! وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، همچنین در مقابل صحبتها و عبارتهای کنایهدار مدحی که هر مخاطب معمولی نیز میتواند به غلط یا مطایبه آمیز بودن آنها پی ببرد، هیچ عکسالعملی که حاکی از فهم و شعور وی نسبت به این عبارات غلط باشد، از خود نشان نمیدهد و حتی در جاهایی آنها را تأیید هم میکند.
مدحی در یکی از صحبتهای خود با نوریزاده که فیلم آن بر روی سایت یوتیوب نیز قرار دارد، میگوید: "ما در ایران کمیته تقویت و جلوگیری از حفظ نظام داریم " و نوریزاده که خود را یک روزنامه نگار بینالمللی و کارکشته در سیاست میداند به هیچ وجه متوجه خطای فاحش این جمله مدحی نمیشود و از وی نمیپرسد که کمیته جلوگیری از حفظ نظام دیگر چیست...؟!
نوریزاده در صحبتهای خود پس از بخش مستند الماس فریب و بر ملا شدن عملیات هوشمندانه وزارت اطلاعات در عمق جبهه ضد انقلاب پس از اخذ نتیجه، به فرافکنی روی آورده و حتی مدعی است که از قبل متوجه نقشههای طرح الماس فریب بوده است.
او که در گفتوگوهای خود با مدحی قبل از این ماجرا، همواره از وی به عنوان "سردار " و یا "سردار عزیز " نام میبرد؛ در یکی از مصاحبههای تلفنی با مدحی هنگامی که او در مورد بیت رهبری و پاکدستی آن در مسائل اقتصادی سخن میگوید نوریزاده بر خلاف سیاق همیشگی خود، نه تنها هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد بلکه همچنان مشتاقانه به شنیدن حرفهای مدحی ادامه داده و در ادامه با بیان اینکه "اگر آدم با سردار! بنشیند و حرف بزند، تا صبح ادامه میدهد "، میگوید: "ما در این صحبتها سردار را ول نمیکردیم. "
نوریزاده که پس از پخش الماس فریب مدعی است که ساده دل بوده؛ رفتارهایی تا قبل از بر ملا شدن این پرونده دارد که بهتر است آنها را کودن بودن نوریزاده و امثال او بدانیم تا ساده دلی آنها.
مثلاً مدحی در صحبتهای خود با نوریزاده از دو شخص پیرامون مسائل فساد اقتصادی نام میبرد که نام فامیل اولی فامیل یک بازیگر مشهور است و دومی نام فامیل یک فوتبالیست شهیر ایرانی و البته نوریزاده به هیچ وجه متوجه این شوخیها نمیشود.
در بحث کودن بودن مصاحبهگران شیفته سردار مدحی همین بس که وقتی او میگوید "در ایران 11 میلیون نفر به موسوی رای دادهاند "، کسی به او اعتراض نمیکند که رقم صحیح 13 میلیون است نه 11 میلیون. البته نوریزاده که در ماجرای شرور ریگی هم کوس رسوایی خود را بیش از پیش به عالم نواخت، گافهای خندهدار و متناقض دیگری هم در ارتباط با پروژه الماس فریب و شخص سردار مدحی دارد.
او در یکی دیگر از گفتوگوهای متعددش با مدحی خطاب به او میگوید:
"من به شما درود میفرستم و در ادامه این مدحی است که در صحبتهایش، زیرکانه جملهای را میگوید که نه نوریزاده و نه سایر مغزهای کرم خورده اپوزیسیون خارج نشین متوجه آن نمیشوند. "
مدحی میگوید: "رهبران جنبش سبز تا آخر با مردم نخواهند ماند. " او تاکید میکند: "جنبش سبز معنی ندارد " و نیز پیرامون رابطه خود با ایران به کنایه میگوید: "هم صداها رکورد شد هم صحبت من هم صحبت آنها " و جالب است که نوریزاده و سایر عوامل پر مدعای سلطنتطلب، به همین سادگی در ید با اقتدار سربازان گمنام امام زمان(عج) اسیر میشوند و خود نمیفهمند.
تمام این موارد در حالی مطرح شد که ضد انقلاب پس از غافلگیری در پروژه الماس فریب چهرهای به مراتب مضحکتر از قبل از افشاگری مدحی به خود میگیرد.
حالا دیگر آنها که سردار و تیمسار را قبل از بردن نام از مدحی به هیچ عنوان از یاد نمیبردند از او به عنوان مدحی خالی نام میبرند.
خندهدارتر آنکه علیرضا نوریزاده که در ماجرای الماس فریب، هم آبروی نداشته اپوزیسیون را پیش از پیش برد و هم آبروی سرویس اطلاعاتی انگلستان را، در برنامهای مدعی میشود که صحبتهای مدحی در مستند الماس فریب اساساً در ایران نبود و مبلمانی که در فیلم وجود دارد نشانگر آن است که مصاحبه در بانکوک پایتخت تایلند ضبط شده است!!!
او همچنین ماجرای نیمهکاره ماندن سفر مدحی به اسرائیل و حضور ناگهانی او را در ایران غیر ممکن اعلام میکند و این در حالی است که انگار ماجرای دستگیری شرور تروریست ریگی را در آسمان ایران و توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) از یاد برده است.
در این میان اما کودنهای ضد انقلاب دیگری هم بودند که با حضور در پروژه الماس فریب و شکست در آن برگی دیگر از احمق بودن دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران را رقم زدند.
گروه مبارزان راه آزادی، خود نویس، روزنامه گاردین و ... نیز دیگرانی بودند که طی این مدت در تور امنیتی ـ اطلاعاتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اسیر شده اما خود بیخبر از ماجرا، به تعریف و تمجیدهای آنچنانی General madhi !!! مشغول بودند.
در ماجرای پرونده الماس فریب، فضاحت ضد انقلاب و عناصر خود فروخته سرویسهای امنیتی انگلیس و آمریکا البته بسیار دامنهدارتر نیز هست.
در روزهایی که هنوز مدحی یا همان سردار مدحی عناصر سلطنتطلب، در جبهه ضد انقلاب حضور داشت، نوریزاده به عنوان مهره فعلی ضد انقلاب در رسانههای اپوزیسیون در پاسخ به عدهای که بحث خطرناک بودن مدحی را با توجه به سوابقش مطرح میکنند؛ در یکی از برنامههایش میگوید که در انتخاب افراد بسیار دقت دارد و حتی برای تحقیق از مدحی آدم فرستاده و از او مطمئن است!
وی با بیان اینکه "هر کس به حرف من گوش کند در دام نمیافتد " تصریح میکند که اطلاعات مدحی موثق است.
او میافزاید: "من میدانم با زدن بعضی حرفهای دیگر تهمتها علیه من و مدحی آغاز میشود. " و این در حالیستکه باید گفت امثال نوریزاده هماکنون باید برای پاک کردن این فضاحت به خودتهمتی روی بیاورند.
او در همین برنامه تلویزیونی تاکید میکند که تمام اطلاعات خود را با مدحی چک میکند صنفی آنکه میدانسته مدحی یک مقام بلند پایه است و تا وقتی از ایران خارج نشده و حرکتش را شروع نکرده نیازی به معرفی او نبود.
علیرضا نوریزاده تصریح میکند که "مدحی از بهترینها است. "
مدحی در پروژه امنیتی ـ اطلاعاتی الماس فریب حتی بر جا گذاشتن رد پای ذکر شده نیز بسنده نمیکند و نشانههای دیگری را نیز بر جا می گذارد تا پس از بر ملا شدن حد حماقت اپوزیسیون ضد انقلاب و حتی سرویسهای امنیتی انگلس و آمریکا کسی را یاری کتمان این کودنی نباشد.
او برای دولت در تبعید اساسنامه و مرامنامهای تنظیم کرده است که نکات بسیار جالبی در آن وجود دارد. برای مثال در یکی از بندهای این اساسنامه آمده است:
"چنانچه برنامههای دولت نتواند آرای نصف + 1 را کسب نماید، مجلس و دولت منحل!!! و انتخابات بعدی ظرف مدت یک ماه برگزار میشود. "
